مرا دگر رها مکن
نگاه کن که غم درون ديده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سايه سياه سرکشم
اسير دست آفتاب می شود
نگاه کن
تمام هستيم خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به دام می کشد
نگاه کن
تمام آسمان من
پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دورها و دور ها
زسرزمين عطرها و نورها
نشانده ای مرا کنون به زورقی
زعاجها ،ز ابرها ،بلورها
مرا ببر اميد دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
به راه پر ستاره می کشانيم
فراتر از ستاره می نشانيم
نگاه کن
من از ستاره سوختم
لبالب از ستارگان شب شدم
چو ماهيان سرخ رنگ ساده دل
ستاره چين برکه های شب شدم
چه دور بود پيش از اين زمين ما
به اين کبود غرفه های آسمان
کنون به گوش من دوباره می رسد
صدای تو
صدای بال برفی فرشتگان
نگاه کن که من کجا رسيده ام
به کهکشان به بيکران ،به جاودان
کنون که آمديم تا به اوجها
مرا بشوی با شراب موج ها
مرا بپيچ در حرير بوسه ات
مرا بخواه در شبان دير پا
مرا دگر رها مکن
مرا از اين ستاره ها جدا مکن
نگاه کن که غم درون ديده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سايه سياه سرکشم
اسير دست آفتاب می شود
نگاه کن
تمام هستيم خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به دام می کشد
نگاه کن
تمام آسمان من
پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دورها و دور ها
زسرزمين عطرها و نورها
نشانده ای مرا کنون به زورقی
زعاجها ،ز ابرها ،بلورها
مرا ببر اميد دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
به راه پر ستاره می کشانيم
فراتر از ستاره می نشانيم
نگاه کن
من از ستاره سوختم
لبالب از ستارگان شب شدم
چو ماهيان سرخ رنگ ساده دل
ستاره چين برکه های شب شدم
چه دور بود پيش از اين زمين ما
به اين کبود غرفه های آسمان
کنون به گوش من دوباره می رسد
صدای تو
صدای بال برفی فرشتگان
نگاه کن که من کجا رسيده ام
به کهکشان به بيکران ،به جاودان
کنون که آمديم تا به اوجها
مرا بشوی با شراب موج ها
مرا بپيچ در حرير بوسه ات
مرا بخواه در شبان دير پا
مرا دگر رها مکن
مرا از اين ستاره ها جدا مکن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر