زندگی یعنی انتظار و انتظار یعنی شوق وصال...
اینک
در انتظار تو
از کوچه شب عبور خواهم کرد.
و دست در دست شقایق
به دنبال واژه عشق
سفر می کنم...."
گفته بودم چو بیایی غم دل باتو بگویم
چه بگویم که غم از دل , برود چون تو بیایی
نه سپیدی نه سیاهی , تو شکوه قطره اشکی
که روان کنم ز چشمم , به زمان این جدایی
تو شکوه آسمانی , تو مرا مقصد پرواز
من دلخون شده اینجا , که رسد وقت رهایی
گر بیایی دهمت جان ور نیایی کشدم غم
من که بایست بمیرم , چه بیایی ... چه نیایی
همه تن شدم نیاز و همه جان شدم نیایش
شه آسمانی من , تو کجایی ؟ تو کجایی ؟
نه جواب این نیایش , نه جواب عجز و خواهش
من دلشکسته اینجا , به غروب آشنایی
به امید جان سپردن به هوای ناز رویت
دل عارض است و ماتم , به شروع همصدایی
۱ نظر:
سلام عزیزم منم اهوازی ام و خونمون امانیه هستش خوشحال میشم به وب من هم سربزنین عزیزم
09397042570
ارسال یک نظر