دلم برات تنگ شده
سلامي بعد از يه دنيا فاصله بعد از فرسخ ها دلواپسي
اونقدر دلم واست تنگ شده, اونقدر هواي تو رو کردم که حوصله هيچ چيز و هيچ کس رو ندارم
مي خواستم ديگه برات ننويسم اما... من به تو دل بسته شدم
نوشتن براي تو, مثل هوایی که باهاش نفس مي کشم
صحبت براي تو ودر مورد تو با گوشت وخون من عجين شده
دلم خيلي برات تنگه به اندازه درياي چشمات
اشک براي ريختن دارم
نمي دونم چقدر فاصله بين ما مونده؟
دلم واسه مهربونيات پر مي کشه
هر شب چشمامو مي بندم به اميد اينکه نگاه پر فروغت به خواباي تاريکم روشني ببخشه
دلم تنگه واسه گرماي وجودت... واسه عطر تنت
دوست دارم به اندازه هر چي شقايق دل تنگه...!
۱۳۸۹ فروردین ۲, دوشنبه
دلم برات تنگ شده
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر